موجي از عشق را بر ساحل دلت ميفرستم تا بداني فراموش نشدني هستي
هميشه فكر ميكنم تو رو داشتن و به تو رسيدن يعني رسيدن به تمام آرزوهامه
کاش همه می فهمیدند که دل بستن به کلاغی که دل دارد،
بهتر از دل باختن به طاووسی ست که فقط ظاهر زیبا دارد
خانه قلب من از خشت رفیقان بر پاست
دیدگانم زگل روي رفیقان بیناست
روزگاریست كه هركس زكسی بی خبر است
بازهم بر دل ما یاد رفیقان بر جاست
چشمم به شوق دیدارت
دلم به اشتیاق وصالت
گوشم در حسرت نوایت
قلبم در تپش برایت
این است حال زارم در فراقت
(دلتنگی) حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را میکند ...
شبي غمگين و سرد ...
مرا در غربت فردا رها كرد ...
تمام هستي ام بود و ندانست ...
كه در قلبم چه آشوبي به پا كرد ...
و او هرگز شكستم را نفهميد ...
اگر چه تا ته دنيا صدا كرد ...
بـه يــــــــادتــــــم !
حتـي اگــر قـرار بـاشد شـــبي بـي چـــراغ درحــسرت يافتـنت تمــــام دنيـــا را قـدم بزنــم !!
بـه زمـین خـوردنـم در خـیابان خـــنـدیــدی
و مـن تمـــام حواســـم به مــــــــردم شـهر بــود ...
تا عـــــــــاشق خـنـده هـایـــت نشـــــوند ... !
شـب شـکـسـت ، پيـــمان شـکـسـت ، عـهـدي شـکـسـت ، قلـــبي شـکـسـت
از شـکـسـت هر شـکـسـتی بر دلــم آهـــي نـشـست ...
تعداد صفحات : 12